·مبنايي روشن و محكم براي پيوند دادههاي ذخيره شده در پيشينههاي مستند با نيازهاي كاربران آن پيشينهها ايجاد كند
·به ارزيابي امكان اشتراك بينالمللي و استفاده از دادههاي مستند در درون كتابخانه و خارج از آن كمك نمايد
در اين پژوهش، ضمن تشريح كامل الگوي فراد، كاربردها و كاركردهاي آن در حوزه كتابداري و اطلاعرساني بررسي خواهد شد. همچنين، لزوم استفاده از اين الگو در ذخيره و بازيابي اطلاعات به منظور افزايش كارايي نظامهاي بازيابي اطلاعات تحليل ميشود.
كليدواژهها: ملزومات كاركردي دادههاي مستند (فراد ""FRAD)؛ ملزومات كاربردي پيشينههاي كتابشناختي ("FRBR")؛ الگوي رابطه ـ موجوديت؛ مهار مستند.
مقدمه
ايفلا يكي از مهمترين وظايف كشورهاي مختلف را كمك به پيشبرد برنامة «كنترل كتابشناختي جهاني»[5] اعلام نموده است؛ بدين معنا كه هر كشوري، اطلاعات مربوط به انتشارات كشور خود را به گونهاي تهيه و با استانداردهاي جهاني منطبق نمايد كه امكان اطلاع از منابع هر كشور و تبادل اين اطلاعات در گسترة جهاني وجود داشته باشد. ايفلا بر اساس چنين وظيفهاي و با هدف تكميل و تداوم آن، برنامههايي در نظر گرفته است كه در سراسر جهان بتواند زمينههاي لازم براي مشاركت كشورها و ارتقاي وضعيت كنترل كتابشناختي جهاني را فراهم آورد. به اعتقاد «گورمن» (1378، ص. 61): «يكي از ايدههاي الهامبخش دهههاي گذشته، ايده كنترل جهاني كتابشناختي است. فهرستنويسي، كارِ كمهزينهاي نيست و هرگز هم نبوده است و سر كردن بدون آن هم كاري پرهزينه خواهد بود». و باز در مقالة ديگري در اين زمينه ميگويد: «هدفي كه در پشت كنترل كتابشناختي جهاني نهفته است، اين است كه هر مدرك در هر كشور يا منطقه فقط يك بار فهرستنويسي و نتايج آن فهرستنويسي در تمام جهان دسترسپذير شود. اگر چه اكنون به اين هدف آرماني بسيار نزديك شدهايم، اما نبود دو عامل حياتي در مورد آن همچنان مشهود است، كه يكي قواعد فهرستنويسي با پذيرش جهاني (و فهرست سرعنوانهاي موضوعي) و ديگري يك فايل مستند بينالمللي است. تنها يك راه براي دسترسي به اين ابزارها وجود دارد و آن دسترسي به كنترل كتابشناختي جهاني است» (گورمن، 1386، ص. 107-108).
«از مهمترين اقدامهاي ايفلا در اين خصوص ميتوان به برنامههاي مطالعاتي كه تأكيد اصلي آنها بر مباحث نظري اين فرايندهاست، اشاره كرد.
شيوة فهرستنويسي جديد به سمتي پيش رفته است كه قادر باشد تمامي اجزاي يك پيشينة فهرستنويسي را به صورت تفكيك شده و مستقل ارائه نمايد. اين رويكرد از آنجا آغاز شده است كه مشكلات تطبيق پيشينه هاي موجود در محيطهاي رايانهاي به وقوع پيوسته است. در ابتداي مراحل رايانهايسازي پيشينههاي فهرستنويسي، صرفاً به تبديل گذشتهنگر[6] توجه ميشد و متخصصان رايانه و متخصصان كتابداري و اطلاعرساني، هيچ يك به دنبال ارزشهاي افزوده امروزي و انتظارهايي كه اكنون از فهرستها دارند، نبودند. بدين سبب، در ابتدا صرفاً ساختار و محتواي برگههاي فهرستنويسي[7] مورد انتظار بود. اما شيوههاي نوين برنامهنويسي و نياز كاربران به دستيابي به اطلاعات مفيد و مناسب اقتضا ميكند كه هرگونه اطلاعاتي در فهرستها به صورت جداگانه قابل دسترسي باشد. اطلاعات تفكيك شده اين قابليت را ايجاد ميكند كه از طريق برنامههاي رايانهاي مناسب، افراد بتوانند پردازشهاي مورد انتظار و پيچيدهاي را كه در حالت معمولي امكانپذير نيست، به انجام برسانند. بر اساس همين شناخت و رويكرد پيش آمده، ايفلا به انجام مطالعه بر روي «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (FRBR)»[8] و ملحقات آن پرداخت.
امروزه بسياري از فهرستهاي كتابخانهاي و نظامهاي بازيابي اطلاعات، تمامي كاركردهاي فهرست را كه بيش از يك قرن پيش توسط «كاتر»[9] و چند دهه پيش توسط «لوبتسكي»[10] مطرح شده بود، پشتيباني نميكنند. مطالعات نشان ميدهد به دليل توجه نكردن به اين وضعيت كاركردي، تلاش براي در كنار هم قرار دادن تمامي نسخههاي يك اثر مشابه، بدون توجه به روابط كتابشناختي بين آثار مختلف و برداشتها و نمودهاي عيني آنها، با شكست مواجه شده است (سالابا و ژنگ[11]، 2007، ص. 17).
ايفلا به منظور رفع اين مشكل و دستيابي به امكانات بهتر براي بازيابي اطلاعات، يك كار مطالعاتي را آغاز كرد كه از سال 1992 تا سال 1995 يك گروه مطالعاتي ويژه دربارة آن فعاليت كردند (تيلت[12]، 2004).در سال 1990 و در پايان سمينار استكهلم كه با موضوع پيشينههاي كتابشناختي برگزار شده بود، قطعنامهاي تصويب شد و در آن، خواستار ترسيم شفاف كاركردهاي تحقق يافته از طريق پيشينه كتابشناختي (با توجه به رسانهها، برنامههاي كاربردي، و نيازهاي كاربران) شدند. گروه مطالعاتي ايفلا به كار خود ادامه داد و در نهايت يك الگو را به عنوان ديدگاهي عمومي از جهان كتابشناختي با عنوان «ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (FRBR)» در سال 1998 ارائه كرد (حاجيزينالعابديني، 1386، پيشنهاد پاياننامة دكتري).
در FRBR، چارچوب اصلي پيشينههاي كتابشناختي مورد توجه قرار گرفته و بر روي آنها مطالعه شده است. براي تكميل FRBR مطالعات ديگري آغاز شد كه فراد يكي از آنها به شمار ميآيد. برنامههاي مكمل FRBR به دو حوزة اصلي مستندات بر ميگردد كه عبارتند از «ملزومات كاركردي دادههاي مستند (اِف.آر.اِي.دي. يا فراد)»[13] و «ملزومات كاركردي دادههاي مستند موضوعي (اِف.آر.اِي.اِس.اِي.دي. يا فراساد[14])». فراد، به مقوله مستندات هر پيشينه به طور كلي كه شامل نامهاي مندرج در پيشينه است، ميپردازد. فراساد، نيز به مستندات موضوعي يك پيشينه توجه ميكند. و «ملزومات كاركردي دادههاي مستند موضوعي (اِف.آر.اِي.اِس.اِي.دي. يا فراساد)». فراد، به مقوله مستندات هر پيشينه به طور كلي كه شامل نامهاي مندرج در پيشينه است، ميپردازد. فراساد، نيز به مستندات موضوعي يك پيشينه توجه ميكند.
آنچه در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفته و نتايج آن ارائه خواهد شد، پرداختن به «ملزومات كاركردي دادههاي مستند (اِف.آر.اِي.دي. يا فراد)» است. در اين مقاله، لزوم توجه به اين مقوله، اهميت، ضرورت، هدف، ساختار و كاركردهاي آن مورد مطالعه قرار گرفته و اثرات آن بر فعاليتهاي كتابداري و اطلاعرساني تبيين خواهد شد. اما قبل از پرداختن به مقولة اصلي يعني فراد، لازم است خوانندگان با اصل و اساس و مفاهيم كلي كه بسيار در اين متن مورد اشاره قرار خواهند گرفت، همچون اِف.آر.بي.آر. و اِف.آر.اِي.اِس.اِي.آر. آشنايي مختصري داشته باشند تا درك فراد با سهولت بيشتري صورت گيرد.
نكته ديگري كه بايد در اينجا بدان اشاره شود اين است كه موضوعهاي مورد بحث در اين مقاله، به دليل اينكه اغلب مفهومي و انتزاعي هستند، درك آنها كمي دشوار است. بخصوص براي كساني كه با مقولههاي عملياتي و ملموس حوزه سازماندهي اطلاعات سر و كار داشتهاند، شايد اين مفاهيم در ابتدا كمي گيجكننده و حتي بيارزش جلوه كند؛ اما پس از كمي كاركردن با اين موضوعات و درك ارزش و اهميت آنها، قطعاً متوجه جذابيتهاي فراوان آنها خواهند شد.
ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي (FRBR)
فهرستهاي كتابخانهاي، در طول ساليان متمادي، وظيفه دسترسي به منابع كتابخانهاي را بر عهده داشته و نقشي انكارناپذير در اين زمينه يافتهاند، اما در دورههاي مختلف شاهد تغيير و تحولاتي در روندهاي بازيابي اطلاعات علمي بودهاند كه بر كاركرد و شيوههاي اين فهرستها تأثير گذاشته است. براي مثال، زماني كه چاپ اختراع شد و حجم منابع اطلاعاتي كتابخانهها گسترش يافت، ديگر فهرستهاي كتابي پاسخگو نبود و فهرستهاي برگهاي جايگزين آنها شد. فهرستهاي كتابخانهاي در سدة اخير نيز با تغيير محيط مواجه شده و شاهد هجوم فناوريهاي الكترونيكي و رايانهاي بودهاند. ظهور فناوريهاي نوين رايانهاي و درخواستهاي كاربران براي دسترسي سريع و دقيق به اطلاعات، ضعفهاي فهرستهاي موجود را آشكار ساخت به نحوي كه ايفلا به عنوان پيشرو امور كتابداري و اطلاعرساني در جهان به اين نتيجه رسيد كه بايد روشهايي جايگزين ارائه نمايد كه بتواند با شرايط روز مطابقت داشته و نيازهاي كاربران را برآورده سازد.
به همين دليل، ايفلا سلسله اقدامهايي را آغاز كرد كه يكي از مهمترين آنها طرح FRBR بود. ايفلا در سال 1992 هدف از مطالعه در مورد FRBR را چنين بيان ميكند:
«هدف اين مطالعه آن است كه عملكردهايي را كه پيشينة كتابشناختي دارد با توجه به رسانهها، كاربردها و نيازهاي متفاوت كاربران به زباني صريح ترسيم كند. مطالعه بايد مجموعه كاملي از عملكردهاي پيشينة كتابشناختي در گستردهترين معناي آن را ارائه كند (براي مثال، پيشينهاي كه نه تنها عناصر توصيفي را در بر داشته باشد، بلكه به نقاط بازيابي چون نام، عنوان، موضوع و ... توجه داشته و ديگر عناصر «سازماندهي» نظير ردهبندي و ... و تحليل و تفسيرها را هم در بر بگيرد). ملزومات كاركردي بايد به تمامي رسانهها و قالبهايي كه عموماً در پايگاههاي كتابشناختي عرضه ميشوند مربوط باشد و عملكردهاي تعيين شده براي پيشينه، بايد از مجموعه كامل استفادههايي كه ممكن است از پيشينه بشود به دست آمده باشد (براي مثال، عملكرد نمايش در تمامي قالبها، اشتراك منابع، فهرستنويسي تعاوني، تائيد استنادي و ...). (ماديسِن[15]، 2004، ص. 22).
وجود مشكلاتي چون ساختار مسطح، عدم برقراري روابط بين منابع، نمايش ناقص اطلاعات، دشواري و هزينهبر بودن ورود اطلاعات و بسياري مشكلات ديگر، به اضافة رويارويي با كاربراني كه هر روز امكانات بيشتر و بهتر طلب ميكردند و همزماني آن با پيشرفتهاي فناوري اطلاعات، متخصصان سازماندهي اطلاعات را به چارهجويي واداشت. به همين دليل، ايفلا كارگروهي را براي مطالعه در اين زمينه تشكيل داد كه حاصل كار آنها «الگوي FRBR» شد. اين الگو، با وجود برخي انتقادهايي كه به آن وارد شده است، در طول نزديك به يك دهه مورد توجه متخصصان قرار گرفت و طرحهاي مطالعاتي و اجرايي فراواني را در پي داشت. بررسي كتابشناسي كه ايفلا (كتابشناسي FRBR ايفلا[16]، 2006) در خصوص FRBR تهيه كرده و به طور منظم روزآمد ميشود، نشان ميدهد اين الگو، با وجود كاستيهاي احتمالي، به دليل مطالعه خوبي كه براي ارائه آن صورت گرفته، فاقد اشكالهاي اساسي و فراوان است. همچنين، اين الگو قادر است مشكلات عمدة فهرستهاي كتابخانهاي را مرتفع و آنها را با فناوريهاي نوين ذخيره و بازيابي اطلاعات كه در خارج از دنياي كتابخانه بخصوص در محيط وب جريان دارد، همسو سازد. FRBR «اين امكان را به ما ميدهد كه فهرستهاي مسطح خود را با هستيشناسيها تلفيق كنيم و دنياي كتابداران را به گستره وسيع مديريت اطلاعات در وب پيوند بزنيم» (لوبوف[17]، 2004، ص. 3).
FRBR يك الگوي مفهوميِ رابطه-موجوديت[18] است كه قابليت تفسيرها و اجراهاي متفاوتي را دارد و مستقل از هرگونه قواعد و فرايند فهرستنويسي، در نظر گرفته شده است.چارچوب اين الگو را عناصر دادهاي موجود در پيشينههاي كتابشناختي با توجه به گروه وسيعي از مخاطبان بالقوه اين پيشينهها، تشكيل ميدهند.
ملزومات كاركردي كه براي پيشينههاي كتابشناختي در اين الگو در نظر گرفته شده است، مبتني بر فعاليتهاي اصلي مخاطبان بالقوه فهرستهاي رايانهاي است. اين ملزومات عبارتند از:
1. يافتن[19]
2. شناسايي[20]
3. انتخاب[21]
4. دسترسي[22].
يافتن، بر دستيابي به معيارهايي كه كاربر در عبارت جستجوي خود تعيين كرده از طريق خصيصه يا رابطه يك موجوديت، دلالت دارد. شناسايي، كاربر را قادر ميسازد تا آنچه را كه به دنبالش بوده تأييد و از منابع مشابه متمايز كند. انتخاب، بر دستيابي به موارد مورد نظر كاربر با توجه به محتوا، شكل فيزيكي و ... يا صرفنظر از موجوديتي دلالت ميكند كه نيازهاي كاربر را برآورده نميسازد. دسترسي، به كاربر امكان ميدهد يك موجوديت را از طريق خريد، امانت و ... يا دسترسي الكترونيكي از راه دور، به دست آورد (تيلت، 2004، ص. 5).
يكي از هدفهاي اصلي الگوي ملزومات كاركردي ايفلا، ارائه چارچوبي روشن و دقيق از علت وجودي هر عنصر اطلاعاتي در پيشينه كتابشناختي است. گروه مطالعاتي ايفلا در حوزه ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي، حداقل عناصر لازم را به دو گروه كلي عناصر توصيفگر[23] و عناصر سازماندهنده[24] دستهبندي ميكند. هدف از تنظيم اين عناصر به دو گروه، تعيين كاركردهاي هر يك از آنها در درجه اول و تبيين نقش آنها در فرايند انطباق فهرستهاي پيوستة كنوني بر الگوي ملزومات كاركردي پيشينههاي كتابشناختي است. با تعيين عناصر اصلي سازماندهنده در پيشينههاي كتابشناختي، آن دسته از عناصر دادهاي كه ميتوانند به سازماندهي نتايج جستجو و دستهبندي آنها در جهت افزايش اثربخشي نمايش نتايج جستجو كمك كنند، شناسايي شدهاند (فتاحي و ارسطوپور، 1386).
طرح مطالعاتي ايفلا دو هدف عمده داشت:
1. چارچوبي روشن و ساختارمند براي مرتبط ساختن دادههايي كه در پيشينههاي كتابشناختي ذخيره شدهاند با نيازهاي كاربران اين پيشينهها ايجاد كند.
2. سطحي از حداقل كاركردها را براي پيشينههايي كه توسط نهادهاي كتابشناختي ملي ايجاد ميشوند، توصيه نمايد (ايفلا، 1998، ص. 15).
الگوي FRBR از سه گروه موجوديتهاي اصلي تشكيل شده است كه عبارتند از:
گروه 1: آثار معنوي يا هنري شامل: اثر[25]، برداشت[26]، قالب[27] و نسخه[28]
گروه 2: مسئوليت توليد، اشاعة فيزيكي يا نگهداري آثار معنوي يا هنري شامل: شخص[29]، تنالگان[30]
گروه 3: موضوعات تلاشهاي معنوي يا هنري شامل:مفهوم[31]، شيء[32]، رويداد[33]، مكان[34] (ايفلا، 1998، ص. 20).
مهمترين بخش موجوديتهاي اين الگو، موجوديتهاي گروه يك است. گروههاي دوم و سوم هم در جاي خود مهم هستند و به عنوان مكملهاي گروه يك به شمار ميآيند. موجوديتهاي گروه دوم و سوم، تجلي واقعي خود را در الگوهاي مكمل«ملزومات كاركردي پيشينههاي مستند»
نظرات شما عزیزان: